Tuesday, May 22, 2007
نیمه جاسوسان و کمی بر اندازان
نه اینکه حالا من راجع به مسائل امنیتی صاحب نظر باشم و نه واقعا بدونم حق با کیه.اما یک سری مسایلی هست که با قاعده عقل سلیم جور در نمیاد.از جنبه جاسوس بودن هاله اسفدیاری
البته براش دلایل خودم رو دارم.
البته اعتقاد دارم که دولتها حق دارن از موجودیت خودشون دفاع کنن و جاسوسی و بر اندازی هم در همه کشورها یک جرم محسوب میشه اما چند تا نکته برام روشن نمیشه.
جاسوسی خیلی جرم بزرگ و مهمیه.در همه کشورها جاسوسها به بالاترین مجازات ها محکوم میشن و بلافاصله دستگیر میشن.حالا اگه این هاله اسفدیاری جاسوسه معلوم الحالیه که همه عالم و آدم میدونن توی موسسه کار میکنه که ضد نظام فعالیت میکنه(این چیزیه که ایران میگه) ،چرا بلند شده اومده ایران؟میدونم که میگن اومده مادرشو ببینه ولی مگر جاسوسی شوخی برداره که حالا چون مادرش مریض شده زرتی پاشه بیاد ایران.
حالا به فرض که خل بود و اومد.دولت ایران چرا اینجوری دستگیرش کرده ؟3 نفر رو فرستاد تو تاکسی با چاقو ازش پاسپورتاشو بگیرن!!! که بعدا اگه رفت پاسپورت بگیره بازجوییش کنن؟اگه جاسوسه که پا نمیشه بره پاسپورت بگیره!!! 3 سوت از کشور خارج میشه!!!
حالا اومدیم احمق بود رفت پاسپورت المثنی بگیره!!! 3 ماه باهاش کل کل میکنن که تو جاسوسی، اونم حتما میگفته جون مامانم نیستم!!! اونام میگفتن برو فردا بیا!!!دیگه به نظرم هر جاسوس احمقی بود در این مرحله فلنگ رو میبست!!!
بعد از 3 ماه بدو بدو و کاغذ بازی یک رو بهاری بهش میگن که خانم اسفندیاری ما به این نتیجه رسیدیم که شما جاسوسی.انم میگه ای وای فهمیدی؟ حالا که فهمیدید منم اعتراف میکنم که دارم حکومتتون رو کله پا میکنم!!!
حالا فشرده داستانو با هم مرور میکنیم:بر انداز علنی،پرو پرو بلند میشه میره تهران. تازه بعدش پرو پرو 3 ماه دنبال المثنی میدوه!!!
جدا که عزیز نسین یه داستان راجع به یک جاسوس که میخاد خودشو معرفی کنه داره که یه جورایی به موضوع میخوره...
خدا همه رو سر عقل بیاره